قاتل تحت تعقیب پس از ۱۴۰ روز فرار در حالی تسلیم قانون شد که قرار بود تا چند ساعت دیگر عملیات دستگیری وی انجام شود.
ماجرای این جنایت وحشتناک ساعت ۲:۳۰ بامداد سوم اردیبهشت گذشته درمنطقه خواجه ربیع مشهد هنگامی رخ داد که راننده خودروی تیبا با دو جوان موتور سوار چشم در چشم شد. آنها به دلیل نامعلومی در خیابان قائم (ع) با یکدیگر به مشاجره پرداختند، اما لحظاتی بعد راننده تیبا در حالی که دختری در صندلی عقب نشسته بود و یکی دیگر از دوستانش در صندلی جلو قرار داشت، به حرکت خود ادامه داد. در همین حال موتور سوار دیگری نیز به ۲ جوان موتور سوار پیوست و آنها در پشت سر خودروی تیبا حرکت کردند، ولی هنوز مدت زیادی نگذشته بود که ناگهان راننده تیبا ترمز دستی را کشید و در حالی که اسلحه شکاری وینچستر را در دست میفشرد از پشت فرمان پایین آمد و لوله سلاح را به سمت موتور سواران نشانه گرفت. در همین هنگام بود که صدای شلیک فضای تاریک و سکوت ترسناک شب را شکست وتعداد زیادی از گلولههای ساچمهای بر پیکر ۲ جوان موتور سوار نشستند. یکی از موتور سواران با دیدن این صحنه وحشتناک بلافاصله گاز موتور سیکلت را فشرد و از صحنه شلیکهای هولناک فرار کرد، اما ۲ جوان موتور سوار دیگر در حالی خون آلود نقش بر زمین شدند که تیبا سوار مسلح دوباره پشت فرمان نشست و به همراه دختر و مردی که سرنشین خودرو بودند از محل گریخت. در همین حال یکی ازنزدیکان ۲ جوان مجروح که در همان اطراف بود وحشت زده خود را بالای سر مجروحان رساند و از مردم کمک خواست.
طولی نکشید که رانندگان عبوری متوجه پیکرهای خون آلود موتورسواران شدند و بدین ترتیب با تماسهای تلفنی شهروندان، نیروهای امدادی از راه رسیدند و پیکرهای زخمی موتور سواران را به بیمارستان امدادی شهید هاشمی نژاد انتقال دادند.
دقایقی بعد با گزارش این ماجرای تکان دهنده به نیروهای انتظامی، تحقیقات پلیس برای واکاوی حادثه «شلیک در تاریکی شب» در حالی آغاز شد که پزشکان از مرگ مغزی «سعید نوروزی» (یکی از مجروحان) خبر دادند. به همین دلیل پرونده مذکور رنگ جنایی به خود گرفت و قاضی ویژه قتل عمد برای بررسی موضوع وارد عمل شد. تحقیقات میدانی قاضی دکتر صادق صفری بیانگر آن بود که دختر درون خودرو با راننده فراری تیبا ارتباط دارد و سرنشین جلو نیز از دوستان قدیم اوست که هنگام شلیک اسلحه وینچستر را در اختیار وی گذاشته بود؛ بنابراین با صدور دستورهای محرمانهای از سوی قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، گروهی از افسران کارآزموده پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی خراسان رضوی) تحقیقات گستردهای را برای ردزنی و دستگیری متهمان فراری آغاز کردند تا این که در کمتر از ۲ روز سرنشین خودرو دستگیر و به پلیس آگاهی هدایت شد، اما او مدعی بود هیچ اطلاعی از مخفیگاه متهم به قتل فراری ندارد وحتی تصور نمیکرد که «محمد –الف» معروف به «محمد موتوری» به سوی موتورسواران شلیک کند.
چند روز بعد از این ماجرای هولناک خانواده سعید نوروزی (راکب موتور سیکلت) در یک اقدام خداپسندانه اعضای بدن وی را به بیماران نیازمند اهدا کردند و این گونه بررسیهای قضایی نیز وارد مرحله جدیدی شد. موتور سواری که از صحنه حادثه گریخته بود درباره چگونگی وقوع جنایت به مقام قضایی گفت: من و امید و سعید بچه محل بودیم. در آن ساعت بامداد وقتی شنیدیم تیبا سواران به هم محله ایهایم توهین کردهاند من هم سوار موتور سیکلت به دنبال آنها رفتم، اما زمانی که راننده تیبا با اسلحه از خودرو بیرون آمد و ابتدا تیر هوایی شلیک کرد و سپس سعید و امید را نشانه گرفت خیلی ترسیدم و از آن جا گریختم. در همین حال برادر امید (یکی از مجروحان) نیز گفت: در آن ساعت بامداد من مقابل یک کلوپ ایستاده بودم که دیدم راننده تیبا ترمز دستی کشید و محمد با اسلحه شلیک کرد. زمانی که برادرم و سعید را دیدم روی زمین افتادهاند بیدرنگ به طرف آنها رفتم و فریاد زدم چه کار میکنی؟ البته «محمد» نمیدانست که امید برادر من است وگرنه شلیک نمیکرد.